حجر بن عدى «1» و عمرو بن حمق «2» از شخصيتهاى بزرگ شيعيان در كوفه بودند كه زياد بن ابيه آنان را به همراه يارانشان دستگير كرد. رجال شناسان در شرح حال اين دو نفر مىنويسند: حجر و عمرو بن حمق از بزرگان صحابه رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله بودند. «3» روشن است كه دستگيرى چنين شخصيتهايى مقدّماتى لازم دارد؛ چرا كه صحابه رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله در اجتماع آن روز احترام ويژهاى داشتند.
آنان از حجر بن عدى خواستند كه امير مؤمنان على عليه السلام را لعن كرده، دشنام
دهد، امّا او حاضر به انجام چنين عملى نشد. معلوم است كه در آن عصر دشنام ندادن به امام على عليه السلام جرم بزرگى محسوب مىشد و اثبات آن به مدرك قوى نياز داشت.
از اين رو آنان طومارى بر ضدّ حجر بن عدى تنظيم كردند كه بزرگان و شخصيتهاى كوفه آن را امضا نمودند و گفتند: حجر به جهت تبرّى نكردن از امام على علیه السلام مستحق قتل است!
در تاريخ اسامى كسانى كه طومار را امضا كردند چنين آمده است:
عمرو بن حُريث،
خالد بن عرفطه،
ابوبُردة بن ابو موسى اشعرى،
قيس بن وليد بن عبد شمس بن مغيره،
اسحاق بن طلحه،
موسى بن طلحه،
اسماعيل بن طلحه،
منذر بن زبير بن العوام،
عمر بن سعد بن ابى وقّاص،
عمارة بن سعد بن ابى وقّاص،
عمارة بن عقبة بن ابى مُعيط،
شَبث بن ربعى،
قَعقاع بن شُور ذهلى،
حجّار بن ابْجَر عجلى،
عمرو بن حجّاج زبيدى،
شمر بن ذى الجوشن،
زحر بن قيس،
كثير بن شهاب،
عامر بن مسعود بن اميّة بن خلف،
مُحرز بن جارية بن ربيعة بن عبدالعزى بن عبد شمس،
عبيداللَّه بن مسلم بن شعبة حضرمى،
عِناقِ بن شَرحبيل بن ابى دهم،
وائل بن حُجْر حضرمى،
مَصْقَلة بن هبيره شيبانى،
قَطَن بن عبداللَّه بن حصين حارثى،
سائِب بن اقْرع ثقفى،
لُبيد بن عطارد تميمى،
محضر بن ثعلبه،
عبدالرحمان بن قيس اسدى و
عزرة بن عزره أحمسى.
ما از آوردن اين اسامى چند هدف در نظر داريم:
1. معرفى شهر كوفه آن روز و برخى از بزرگان ساكنين كوفه كه دشمن اهل بيت عليهم السلام بودند.
2. عدّهاى از همين افراد كه در ماجراى حجر بن عدى اين گونه عمل كردهاند، در شهادت حضرت مسلم عليه السلام و سيّدالشهداء عليه السلام نيز دست داشتند و در زمره لشكريان يزيد بودند.
3. بيشتر اين افراد از بزرگان رجال و راويان صحاح ستّه «4» هستند و دانشمندان
اهل سنّت به اين افراد اعتماد داشته و آنان را به پرهيزگارى و تقدّس مىشناسند و در علم فقه و تفسير به عنوان راوى از آنان روايت نقل مىكنند!
از افرادى كه آن طومار كذايى را امضا نمودند، شمر بن ذى الجوشن و عمر سعد هستند كه هر دو از ياران عبيداللَّه بن زياد و همكاران او در واقعه كربلا بودند كه به زودى نقش آنان را بررسى خواهيم كرد.
با اين توصيف، به خوبى معلوم مىشود كه چه كسانى در كوفه آن روز زندگى مىكردند. لذا كسى نگويد كه در آن عصر مردم كوفه، شيعيان اميرالمؤمنين عليه السلام بودهاند و يا غلبه با شيعيان بوده است.
نه، چنين نيست؛ چرا كه همه اين افرادى كه ذكر شد، از بزرگان كوفه بودند و علاوه بر اين كه هيچ يك شيعه نبودند، آشكارا نيز به دشمنى با شيعيان مىپرداختند.
در همين راستا بود كه عمرو بن حمق كه از شيعيان محسوب مىشد، به دست زياد بن ابيه به شهادت رسيد. زياد پس از شهادت اين مردِ بزرگ سر او را به شام فرستاد. تاريخ نگاران مىنويسند: نخستين سرى كه در اسلام از شهرى به شهرى ديگر برده شد، سر عمرو بود. «5» زياد بن ابيه جنايات فراوانى در كوفه انجام داد، از جمله بزرگانى همچون رشيد هجرى، ميثم تمّار، كميل و ديگران را كه در زمره شيعيان بودند يا به شهادت رساند و يا تحت تعقيب قرار داد.
چنان كه گذشت، معاويه با شيوههاى گوناگون شهرهاى مدينه، حجاز، شام و كوفه را از وجود مخالفان خود پاكسازى كرد. بنا بر تحقيق وبررسىها در اين باره، از شخصيتهاى بزرگى كه به عنوان مخالف ولايتعهدى يزيد مطرح بودند فقط دو نفر
باقى ماندند: حضرت سيّدالشهداء عليه السلام و عبداللَّه بن زبير.
از اين رو معاويه در صدد زمينهسازى و آماده كردن مقدماتى برآمد تا جايى كه وصيّت نامهاى نوشت و آن را نزد غلام نصرانى خود به نام سرجون مخفى كرد تا در وقت مناسب آن وصيّت نامه را به يزيد بدهد.
با ادامه پژوهش و بررسى ثابت خواهد شد كه اصل طرح و نقشه شهادت سيّدالشهداء عليه السلام توسّط معاويه بوده و اين حقيقت با تحقيقاتى كه انجام يافته، اثبات خواهد شد.
______________________________
(1). اسد الغابه: 1/ 697- 698؛ الاستيعاب: 1/ 329.
(2). الاستيعاب: 3/ 174.
(3). همان.
(4). در ميان اهل سنّت، شش كتاب وجود دارد كه به آنها صحاح ستّه گويند.
(5). الإستيعاب: 3/ 174.
از کتاب ارزشمند ناگفته هايى از حقايق عاشورا، ص: 94 - حضرت آیت الله سید علی میلانی
[ یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:حجر بن عدی, تخریب مقبره, وهابیت, سوریه ,
] [ 20:4 ] [ دانا ][